مشتری ریئس است. او حقوق ما را میپردازد و سود نصیبمان میکند. آنهایی که این واقعیت را درک کردهاند، تلاش میکنند همهی کارها را به بهترین شکل انجام بدهند، حتی زمانی که شرایط سختتر و سختتر می شود.
۱ – به شغل و اصول آن افتخار کنید
اگر این تفکر را نداشته باشید دو راه وجود دارد :
دلایلی که باعث شده شما این طور فکر نکنید پیدا کنید و آنها را یکی یکی برطرف کنید.
در صورت عدم موفقیت، شغل دیگری پیدا کنید تا بتوانید در زندگی پیشرفت کنید.
۲ – همیشه شاد باشید
همیشه شاد باشید و به این ترتیب شادی را به دیگران هم منتقل کنید. به یاد داشته باشید که ما لبخند نمیزنیم که شاد شویم بلکه چون شاد هستیم لبخند میزنیم این حالت زمانی میسر است که ذهن خود را واداریم به چیزهای خوب فکر کند. این امر زمانی اتفاق میافتد که مطالب خوب بخوانیم و با دوستانی همصحبت شویم که افکار خوبی دارند. مراقب باشید بدون توجه به آنکه ظاهر مشتری چگونه است، خوش رفتار یا بد رفتار است، تحصیلکرده است یا خیر، رفتار انسانی و مثبت خود را با اوحفظ کنید. شاید این امر سخت باشد اما میتوانید این امر را جزو عادات خود در آورید.
۳ – رفتار خوب را بیاموزید
نام مشتری خود را یاد بگیرید و آن را هنگام صحبت به کار ببرید. مشتری هنگامی که نام خود را میشنود احساس میکند به موسیقی دلنشین گوش میدهد.
هرگز با مشتری بیش از حد آشنایی و دوستی برقرار نکنید. البته تعیین حد و مرز قدری مشکل است، این دیگر بسته به هنر شماست که چگونه تعادل برقرار کنید. مطمئنا راه اشتباهی را طی نخواهید کرد.
هرگز بددهنی نکنید. اگر مسئول فروش باشید از بددهنی ضررهای بسیار خواهید دید.
۴ – در مقابل مشتری همیشه بگویید : بله قربان، به او نگویید خیر قربان
وقتی مشتری مشکلی دارد به راههایی فکر کنید که میتوان به او جواب مثبت داد، حتی اگر لازم بود برای رفع مشکل او نزد همکار دیگری بروید یا به قسمت دیگر شرکت مراجعه کنید.
۵ – هرگز با مشتری بحث نکنید
به این امر اعتقاد داشته باشید که همیشه حق با مشتری است. اگر مشتری مشکلی دارد، حال اگر مشکلاش واقعی باشد یا حاصل سؤتفاهم فرق نمیکند. با گوش دادن به حرفهای او میتوانید سؤتفاهم را درک کنید و آنها را از میان بردارید. سؤتفاهمها همیشه وجود دارند. اکثر اوقات این موضوع را نمیفهمیم، چون عادت داریم وسط حرف مشتری بپریم. مشتری به اندازهی ما دربارهی محصولمان آگاهی ندارد. بحث کردن مثل شعله است، میتوانید با موافقت کردن با او شعله را به خاکستر تبدیل کنید، یا با بحث کردن شعله را بیشتر فروزان کنید.
۶ – به مشتری قولهایی بدهید که میتوانید به آن عمل کنید
همیشه دربارهی زمان تحویل، صورتحساب خدمات، خدمات بی دردسر و اینطور چیزها قولهایی به مشتری میدهید.
فکر کنید و مراقب باشید با احتیاط عمل کنید. همیشه خطاها قابل جبران نیستند. پس از قولهایی که به مشتری میدهید فکر نکنید که همهی امور خود به خود پیش میروند. سعی کنید موانع را برطرف کنید. این را بدانید اگر یک مشتری از پیش شما ناراضی برود با خود چندین مشتری دیگر را نیز میبرد.
========================