آشناترین یا به عبارتی سادهترین تعریفی که از آلزایمر داریم، «فراموشی» است؛ اما این بیماری زوایای پنهان بسیاری دارد که ناآگاهی عمومی از آن باعث شده در مواجهه با آن سادهانگارانه رفتار کنیم یا به شدت از این عارضه هراس داشته باشیم. در واقع آلزایمر هم مانند هر عارضه جسمانی دیگری نیازمند افزایش دانستههای عمومی ما درباره آن است. به هر حال کهولت سن همراه با بروز یکسری مشکلات جسمانی و تحلیل مغزی است که آلزایمر هم یکی از همین مشکلات است؛ عارضهای که برعکس باور عمومی چیزی بسیار فراتر از فراموشی ساده است.
چرا دچار آلزایمر میشویم؟
متأسفانه بهرغم تمام بررسیهای طولانیمدت که همچنان ادامه دارند، هنوز علت اصلی ابتلای افراد به این بیماری مشخص نیست. تنها میدانیم که وقتی یکسری مواد موسوم به آمینواسیدها در مغز رسوب میکنند، باعث بروز اختلالاتی در این ارگان میشوند؛ در نتیجه واسطههای شیمیایی به نام اسید کولیتول کاهش مییابند و فرد دچار اختلال عملکرد در سیستم شناختی میشود.
عوارض آشنای آلزایمر
بارزترین علامت این عارضه، اختلال در عملکرد حافظه است و اگرچه شروع آن با اختلالات دیگری همراه است؛ اما طی روند رو به رشد بیماری، درک فضایی بیمار به هم میخورد و فرد کارهای معمولی مانند پارک کردن ماشین، نقشهخوانی و حتی طرح کردن نقوش ساده و ابتدایی را دیگر نمیتواند انجام دهد.
من اینجا چه میکنم؟!
فرد آلزایمری در به یاد آوردن حوادث و اتفاقات نزدیک دچار مشکل میشود و آنچه را طی چند روز اخیر یا حتی چند ساعت قبل روی داده، به خاطر نمیآورد. حتی کار به جایی میرسد که وقتی فرد از خانه خارج میشود، نمیتواند برگردد و مسیر خانهاش را که سالها به آنجا رفتوآمد میکرد، پیدا نمیکند. حتی بهتدریج در خانه اتاقها را گم میکند و درکی از فضایی که در آن قرار گرفته، نخواهد داشت.
مهم: یکی از مسائلی که اطرافیان بیماران آلزایمری به شدت از آن شکایت دارند، این است که بیمار سؤالات تکراری میپرسد و با آن که جواب را بارها به او میگویند؛ اما هر چند دقیقه فراموش میکند و باز همان سؤال را مطرح میکند.
زمینهای برای پارکینسون
معمولاً آلزایمر در چند سال اول بروز بیماری، با علایم و عوارض حرکتی همراه نیست؛ اما در فازهای طولانیمدت، برای مثال بعد از ۱۰ سال، عوارضی چون سفتی اندام و لرزشهایی مانند پارکینسون را در اعضای بدن به دنبال خواهد داشت.
شیوع در میانسالان و خانمها!
بیماری آلزایمر ارتباطی تنگاتنگ با افزایش سن دارد. به عبارتی سن بروز آن بعد از ۶۰ سالگی است. در ۲۰ درصد موارد هم میتوان ردپای ژنتیک را در آن مشاهده کرد. هر چه سن افراد بالاتر برود و به دوران سالمندی نزدیکتر شوند، احتمال بروز آن هم بیشتر میشود و بهخصوص پس از ۸۰ سالگی احتمال ابتلا به آن بسیار شدید میشود.
مهم: شیوع آلزایمر در خانمها بیشتر است و معمولاً ارتباطی با عارضههای قلبی یا سکتههای مغزی ندارد.
نقش مؤثر مطالعه و تحقیقات
هیچ نوع بیماری زمینهای برای ابتلا به آلزایمر وجود ندارد؛ اما از آن طرف گفته میشود افرادی که مطالعه زیاد و منظم و تحصیلات بالاتری دارند، زمینه کمتری را برای احتمال ابتلا به آن در خود فراهم کردهاند. به عبارتی هر چه آموختههای ما بیشتر باشد، آلزایمر دیرتر به سراغمان میآید؛ زیرا آموزههای زیاد باعث میشود تا ارتباط میانسلولی مغز افزایش یابد و مشکلاتی چون مرگ سلولی یا بیارتباطی سلولهای خاکستری در این افراد کمتر دیده شود.
هنر پیشگیری
برای آن که بتوانیم در روند بروز آلزایمر سد تأخیری ایجاد و از عوارض زودهنگام آن پیشگیری کنیم، باید مغز را فعال نگه داریم. بررسیها نشان میدهند که بروز آلزایمر در افرادی که مغز را به فعالیت زیاد وامیدارند، بسیار دیرتر رخ میدهد و افراد زیر بسیار دیرتر دچار آلزایمر میشوند:
۱٫ آنهایی که به جز زبان مادری به چند زبان مسلط هستند.
۲٫ افرادی که زیاد به موسیقی گوش میدهند و بهتر از آن حتی بلد هستند ساز یا سازهایی را بنوازند.
۳٫ هنرمندانی که به هنرهای دستی مانند بافندگی، نقاشی، گلدوزی و… میپردازند.
آنتیاکسیدانها و مواد غذایی مفید
تحقیقات گسترده نشان میدهند که وجود آنتیاکسیدانها در مواد غذایی، از مرگ سلولی جلوگیری میکند؛ بهخصوص در میوهها و سبزیجات قرمزرنگ مانند گوجهفرنگی، توتفرنگی و هندوانه. در کل مصرف میوهها و سبزیجات تازه بسیار خوب است. علت رسوب اسیدهای آمینوئید هم روند مرگ سلولی است که زودتر از موعد مقرر شروع میشود. در واقع مصرف آنتیاکسیدانها این روند را به تأخیر میاندازد.
آیا ادویهها کاهشدهنده عوارض هستند؟
در تعدادی از بررسیها به نتایج جالبی رسیدهاند؛ مثلاً مشخص شده در کشوری مانند هند که از ادویه زردچوبه در طبخ غذا زیاد استفاده میشود از نظر آماری، بروز آلزایمر کمتر گزارش شده است. البته این حدس و گمان که مصرف ادویههایی مانند زردچوبه در کاهش خطر ابتلا به آلزایمر نقش دارد، هنوز تأیید نشده و همه چیز در حد یک احتمال است؛ بنابراین نمیتوان در این باره نظر قطعی داد.
مولتی ویتامین؛ هرگز!
یکی از باورهای عمومی این است که مصرف ویتامینها بهخصوص بعضی از آنها در کاهش احتمال ابتلا به آلزایمر نقش دارد؛ اما باید گفت معمولاً آنها اثر مشخصی ندارند و شاید از مرگ سلولی جلوگیری کنند؛ اما نظریه تأییدشدهای نیست. ضمن این که این افراد نباید از مولتیویتامین استفاده کنند. بسیاری از مولتیویتامینها حاوی ویتامین K هستند که این ویتامین در انعقاد خون نقش دارد و با تشدید عوارض لختههای خونی عامل اختلال میشود.
ژن، آری یا نه؟
باید توجه داشت نقش ژن در انتقال آلزایمر کم است و نباید از این بابت نگرانی داشت. در واقع آلزایمر، مانند بیماریهایی چون ناراحتی کلیه، تشنج و… که از پدر به فرزند میرسد، نیست؛ اما اگر بستگان درجه یک فردی دچار آلزایمر بشوند، احتمال ابتلا به آن در آن فرد نسبت به آدمهای عادی بیشتر است.
درمان با جدول متقاطع
در میان باورهای رایج درباره آلزایمر شنیده میشود که حل کردن جدولهای مختلف بهخصوص جدولهای سخت اطلاعات عمومی یا سودوکو و امثال آنها، در جلوگیری از ابتلا به آلزایمر مؤثر است؛ در حالی که یافتههای علمی نشان میدهد در این میان تنها آموزش و یادگیری در کاهش احتمال بروز آلزایمر نقش دارد. سطح اطلاعات و میزان آموختههای فرد بیشتر از آن که باعث جلوگیری از ابتلا به آلزایمر بشود، عاملی برای دیرتر نشان دادن بیماری است.
مهم: پیدایش بیماری آلزایمر، روندی فیزیولوژیکی است و اگر فردی از آموختههای متعددی به اشکال مختلف استفاده کند، کمک میکند تا بروز بیماری در او بیشتر به تعویق بیفتد.
کاهش تواناییهای فردی
از عوارض مهم آلزایمر این است که بیمار از نظر خلقی هم دچار آسیب میشود. در واقع این بیماری باعث میشود تا مبتلایان، در شناخت و قضاوت دچار مشکل شوند و به ورطههای بدبینی و بدگمانی بیفتند. آنها اگرچه محیط پیرامون خود را میبینند؛ اما درک منطقی از شرایط و رخدادهای پیرامونشان ندارند؛ یعنی از آنچه دور و برشان میگذرد آگاه نیستند. در واقع قدرت تجزیه و تحلیل حوادث را از دست میدهند و نسبت به هر اتفاقی، واکنش طبیعی و لازم را ندارند. برای مثال ممکن است بیمار مدتهای مدید تشنه باشد؛ اما متوجه نباشد که برای رفع این تشنگی باید آب بخورد و دیگر درکی از آب خوردن ندارد. حتی ممکن است در بهداشت فردی دچار مشکل بشود و دیگر زمانبندی معمول کارها و نیازهایش را نداند.
اهمیت کنترل دیگران
از آنجا که آلزایمریها به علت شرایط حادی که دارند، درک محیطی ندارند و اختلالات مغزیشان مانع انجام کارهای عادیشان میشود؛ اطرافیان بیمار باید به شدت حواسشان به او باشد. بیمار آلزایمری باید حتماً تحت مراقبت کامل باشد و تمام نیازهایش از سوی اطرافیان رفع شود تا دچار مشکل نشود.
مرز باریکی تا جنون
اختلال شناختی در این بیماران باعث ایجاد توهم و بدبینی نسبت به اطرافیان میشود که در کنار سایر واکنشهای مختلشده و غیرطبیعیشان، سبب میشود رفتاری شبیه به جنون از آنها سر بزند. در واقع آلزایمر پیشرفته تنها درصد کمی از جنون سالمندی متفاوت است.
مهم: باید به این نکته بسیار مهم اشاره کرد که آلزایمر بیماری تحلیلبرندهای است؛ یعنی طی آن همه چیز در بیمار رو به بدتر شدن میرود و از بهتر شدن حتی به صورت احتمالی هم خبری نیست.
احتمال مرگ
بیماری آلزایمر سیری ۵ تا ۱۰ ساله دارد که بعد از آن به علامتهای اختلال حرکتی مانند پارکینسون میرسد یا آن که بیمار دچار اختلالات تنفسی میشود. برای همین امکان بروز مرگ ناشی از عوارض بیماری وجود دارد. ضمن آن که ممکن است بیمار به علت نرسیدن آب و مواد غذایی دچار اختلالات الکترولیتی و حتی مرگ شود.
مشکل حافظه ربطی به آلزایمر ندارد
گاهی افراد دچار این ترس میشوند که چون بعضی از چیزها را فراموش میکنند، ممکن است دچار آلزایمر شده باشند که درباره این دسته از افراد باید گفت، بیماری که خودش از فراموشی شکایت دارد، دچار آلزایمر نیست. گاهی در روند کهولت سن به علت تغییرات بافتی در مغز، شاهد کاهش عملکرد حافظه هستیم که روندی طبیعی است؛ در حالی که بیماران آلزایمری شناختی از وضعیت خود ندارند و برای همین هم هرگز از این مسائل شکایتی ندارند.
خیلی دور، خیلی نزدیک
در ابتدای آلزایمر، نکته قابل توجه این است که فرد در حافظه کوتاهمدت و نزدیک خود دچار اختلال میشود؛ اما حافظه بلندمدت یا دور او خوب است. او ممکن است حتی وقایعی مانند تولد فرزندان، تحصیل خود، ازدواج و سایر خاطرات سالهای گذشته و دور خود را با جزئیات به خاطر بیاورد؛ اما پس از پیشرفت بیماری ممکن است حوادث دور را هم از یاد ببرد.