حتی با وجود ابزارهایی مانند تلویزیون، تلفنهای همراه و اینترنت خواندن به شیوهی ستنی همچنان یک توانایی مهم محسوب میشود. چه یک کتاب درسی باشد، چه یک دفترچهی راهنما یا یک کتاب معمولی، مردم همچنان نیز مطالعه میکنند هر چند که این میزان مطالعه به آن اندازهای که باید نیست. یکی از دلایلی که بسیاری از مردم چندان علاقهای به مطالعه ندارند این است که خوب مطالعه نمیکنند. مطالعه برای آنها کاری کند و سخت است و آن طور که باید مطالبی که خواندهاند را به یاد نمیآورند. به عنوان مثال میتوان به برخی از دانشآموزان و دانشجویان اشاره کرد که گاهی برای فهمیدن و به یادآوردن مطلبی مجبور میشوند آن مطلب را چندین بار بخوانند.
برای این مشکل دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد که بدون شک بخش قابل توجهی از آنها مربوط به ابزارهایی همچون تلویزیون، تلفن همراه و اینترنت میشود. عدم آموزش شیوهی درست مطالعه و همینطور دشوار بودن یادگیری نحوهی مطالعهی صحیح در سنین پایین و … را میتوان دلایل دیگری برای این مشکل برشمرد.
در ادامه به بررسی نکاتی میپردازیم که باعث افزایش سرعت خواندن و همینطور درک مطلب میگردند.
۱) هدف خود را بشناسید
افراد باید برای مطلبی که میخوانند هدف داشته باشند و در هنگام مطالعه این هدف را مد نظر قرار دهند. این که به طور پیوسته هدف مطالعه در ذهن فرد وجود داشته باشد باعث میشود تا خواننده بتواند به بخشهای مناسبتر متن متمرکز شود و آن بخش را تکرار کند. این کار همچنین از اتلاف وقت و تلاش اضافی جلوگیری میکند چرا که فقط بخشهای مناسب متن مورد توجه قرار میگیرد.
اگر مطلب مورد نظر را به طور آزادانه انتخاب کردهاید، شناسایی هدف کار سادهای است. کافیست از خود بپرسید “چرا من این مطلب را میخوانم؟”
وقتی در محیطهایی نظیر مدرسه یا دانشگاه قرار داریم، بسیاری از چیزهایی که میخوانیم مطالبی است که خواندنش از ما خواسته شده است. حتی در یک محیط کاری ممکن است رئیس از ما بخواهد تا یک کتاب راهنما را مطالعه کنیم. در چنین مواردی چنانچه نتوانید هدف مطالعه را تشخیص دهید کافیست این سوال را از استاد یا رئیس خود بپرسید: “میخواهید با خواندن این مطلب چه چیزی یاد بگیرم؟” چنان چه امکان تشخیص دقیق هدف برای تان وجود نداشت میتوانید بر اساس یک حدس مناسب در مورد آنچه باید بخوانید و یاد بگیرید اقدام به مطالعهی مطلب مورد نظر کنید.
۲) ابتدا یک مرور کلی انجام دهید
برای خواندن برخی مطالب شاید فقط یک مرور به تنهایی کافی باشد. یک مرور مناسب شامل توجه کردن به عناوین، عکسها، نمودارها، جدولها و پاراگرافهای اصلی (که معمولا در ابتدا و انتهای مطلب قرار دارند) میشود. با توجه به هدف مورد نظر، باید سرعت خواندن را پایین آورده و فقط بخشهایی که پاسخگوی هدف تان هستند را به دقت مطالعه کنید.
حتی مطلبی که باید به طور دقیق یاد گرفته شود نیز نیازمند یک مرور کلی میباشد. در مورد مزایای مرور اولیه میتوان به این موارد اشاره کرد:
- حافظه را آماده میکند و سبب میشود تا وقتی برای بار دوم مطلب را میخوانید آن را راحتتر به یاد بیاورید
- به فکرتان جهت میدهد و به شما کمک میکند تا بخشهای مهم مطلب را پیدا کنید
- یک درک کلی را از مطلب در اختیارتان قرار میدهد و سبب میشود تا بخشهای مورد نظر را راحتتر به یاد بیاورید
۳) متن را با اصول درست بخوانید
برای آن که مطلبی به طور دقیق خوانده شود، باید چشمها را به صورت منظم و کنترلشده حرکت داد. در هنگام مرور سریع، چشمها با نظم خاصی حرکت نمیکنند. وقتی قصد دارید مطلبی را به دقت مطالعه کنید و بخشهای وسیع متنی را یاد بگیرید چشمهای شما بایستی با حرکتی از راست به چپ بر روی نقاط تثبیت، توقف کند. توقفها نباید یک حرف یا حتی یک کلمه باشند بلکه هر توقف باید چند کلمه را شامل شود.
افرادی که توانایی خواندنشان ضعیف است یک مطلب را به صورت کلمه به کلمه میخوانند و در حقیقت درکشان از مطلبی که میخوانند پایین است چرا که در این حالت ذهن این افراد درگیر تشخیص حروف و آرایش آنها در هر کلمه میشود. این یکی از دلایل مهمی است که باعث میشود افراد نتوانند آن چه را که خواندهاند به یاد بیاورند. ممکن است برخی از دانشآموزان بگویند “این فصل را سه بار خواندهام ولی هنوز هم نمیتوانم به سوالات پاسخ دهم”. وقتی از این افراد یک سوال مفهومی در مورد مطلبی که خواندهاند پرسیده میشود معمولا قادر به پاسخگویی نمیباشند زیرا نمیتوانند معنی آن چه را که خواندهاند به بیاد بیاورند. حتی پاسخ سوالهای حفظی ساده را نیز نمیتوانند به یاد بیاورند چرا که تمرکز آنها روی کلمات آنها را از تطبیق دانش قبلی خود با آنچه میخوانند باز میدارد و در نتیجه مانع آسانی و تسهیل در به یادآوردن میشود. به طور خلاصه میتوان گفت برای به یادآوردن آن چه که خواندهاید باید در مورد معنی کلمات فکر کنید.
برای آن که بتوانید متنی را با اصول درست بخوانید، این موارد پیشنهاد میشود:
- با تمام متن ارتباط چشمی برقرار کنید و فقط به یک مرور کلی بسنده نکنید
- در هر تثبیت چشمی، چندین کلمه را ببینید
- سعی کنید عرض هر تثبیت چشمی را افزایش دهید (در یک عرض ۲۱ سانتیمتری سه توقف یا حداقل دو توقف برای هر خط داشته باشید). این مهارت را باید در چند مرحله تقویت کرد. ابتدا پنج یا شش توقف در هر خط را تمرین کنید سپس چهار توقف و بعد از آن سه توقف.
- چشمها را از یک نقطهی تثبیت به نقطهی دیگر بچسبانید. (این کار برای خطوط عریض به صورت افقی انجام میشود و چنانچه عرض متن کوچک و چینش آن به صورت ستونی باشد به صورت عمودی انجام میشود).
یادگیری این روش نیازمند تمرین است.
۴) از هایلاتکردن و نوتبرداری غافل نشوید
چند نقطهی مهم در متن را بعنوان مبنایی برای یادآوری هایلایت کنید. اگر بخش مناسبی برای هایلایت وجود نداشت میتوانید در حاشیهی متن از کلمات کلیدی مناسب استفاده کنید.
تقریبا تمام دانشآموزان قسمتهای مهم متن را هایلایت میکنند اما بسیاری از آنها بخشهای زیاد یا نادرستی را هایلایت میکنند. آنها به قدری سرگرم علامتگذاری کتاب خود میشوند که اصلا به آنچه که میخوانند توجه کافی نمیکنند. یک راه بهتر برای علامتگذاری، مشخص کردن فقط چند کلمهی کلیدی در هر صفحه میباشد. اگر صفحات زیادی از یک کتاب نیاز به هایلایت ندارد چسباندن برگه روی صفحههای دارای هایلایت تا حد زیادی به فرایند مطالعهی کتاب سرعت میبخشد.
فکر کردن در مورد معنی متن بسیار مهم است. متن هایلات شده باید با توجه به شیوهی ارتباط آن با هدف، اینکه چرا باید به ذهن سپرده شود و این که چگونه با بخشهای مهم متن در ارتباط است، چند بار تکرار شود. برای هر چند پاراگراف یا چند صفحه (با توجه به تراکم متن) خواننده باید توقف کند و از خود سوال بپرسد تا مطمئن شود که بخشهای مهم را به ذهن سپرده است. نوتبرداری از این بخشها پس از آن که خوانده شد، میتواند یک کمک مهم برای شکلدهی حافظهی کوتاه مدت و برای مطالعات بعدی باشد. این که چنین نوتبرداریهایی از حافظهی جاری انجام شود و نسبت به مطلبی که خوانده شد مورد بررسی قرار گیرد به صورت قابل ملاحظهای به شکلدهی حافظه کمک میکند.
۵) تصویر مجسم کنید
یک تصویر نمیتواند ارزش هزار کلمه را داشته باشد اما قطعا میتواند چندین گروه کلمه را در خود جای دهد. علاوه بر این، به ذهن سپردن تصویر بسیار سادهتر از کلمات است. خواننده میتواند از مجسمکردن تصاویری در مورد معنی متن به خوبی بهره ببرد. اگر به عنوان مثال از کلمات کلیدی هایلایتشده به عنوان نقطهی شروعی برای تصورات ذهنی استفاده شود برای به ذهن سپردن مطلب بسیار مفید خواهد بود. کافیست کلمات کلیدی را تشخیص داده و متناسب با آن تصویری را در ذهن خود مجسم کنید. ایجاد یک تصویر ذهنی بر اساس تیترهای مطلب نیز گاهی اوقات میتواند مفید باشد. مزیت این روش این است که تصاویر را هنگامی که به گروههای مشابه دستهبندی میشوند راحتتر میتوان به یاد آورد.
تصورات ذهنی تنها راه به ذهن سپردن مطلبی که میخوانید نیست. بازیگران برای حفظ کردن دیالوگهای شان از روش دیگری استفاده میکنند. بازیگر “وارد نقش میشود” و متن را به صورت عمیق میخواند. میتوان گفت این کار به صورت خودکار برای بازیگر حافظه ایجاد میکند. وقتی برای یادگیری یک متن از تصورات استفاده میشود این طور به نظر میآید که از بیرون به آن نگاه شده تا چیزی به ذهن سپرده شود. از طرف دیگر در مورد بازیگران میتوان گفت که از داخل به متن نگاه میشود تا چیزی تجربه شود. بازیگران به معانی عمیق متن توجه میکنند که این کار سبب میشود به تکتک کلمات توجه داشته باشند. به عنوان مثال آنها باید بفهمند که چرا شخصیت شان برای بیان منظور خود از یک سری کلمات خاص استفاده میکند. این کار همچنان نیز یک فرایند مرتبطسازی است با این تفاوت که بازیگران کلمات را با معنی و مفهوم واقعی مرتبط میکنند نه تصورات ذهنی ساختگی.
هر دو روش نیاز به پشتکار دارد. باید در مورد آنچه که میخوانید خوب فکر کنید زیرا همین کار به شما کمک میکند تا آنچه را که خواندهاید به یاد بیاورید. برای اثبات این روش میتوانید دوباره به عکسهای این مقاله نگاه کنید تا متوجه شوید که چقدر راحت میتوانید عکسها را به یاد آورید و این که تصاویر مرتبط با هر بخش چقدر برای یادآوری مطلب مفید است.
۶) در حین خواندن، تمرین کنید
متن را در بخش های کوتاه بخوانید (بسته به تراکم متن، هر بخش میتواند شامل چند پاراگراف یا چند صفحه باشد) و در تمام این مدت در مورد مفهوم و معنی آنچه میخوانید فکر کنید.
برای تمرین ببینید چند تصویر ذهنی میتوانید بسازید. در صورت لزوم میتوانید از تیترها و کلمات هایلایت شده برای تقویت تصویرهای ذهنی استفاده کنید. تصاویر ذهنی را هر روز یا تقریبا چند روز اول مرور کنید.
در مورد محتوای هر بخش بر حسب این که چگونه پاسخگوی هدف است فکر کنید. دربارهی مطلب مورد نظر چنین سوالاتی را از خود بپرسید: “این اطلاعات چگونه مناسب آن چه که میدانم و نمیدانم می باشد؟ چرا نویسنده چنین چیزی گفته؟ آیا متوجه میشوم معنی این چیست؟ دلیلش چیست؟ آیا نظریهها یا نتیجهگیریها را قبول دارم؟ چرا؟ فایدهاش چیست؟ چه مقدار از این مطلب را باید یاد بگیرم؟” در مورد متن نظریه بسازید.
این کار به شما کمک میکند تا آن چه ذکر نشده نیز مورد توجه تان قرار گیرد. برای انجام این کار باید مطالبی که میخوانید را در حافظهی جاری خود نگه دارید. این کار نه تنها به یادگیری کمک میکند بلکه سبب میشود به درک خلاقانهای در مورد مطلب مورد نظر دست پیدا کنید. به طور خلاصه میتوان گفت فکر کردن نه تنها باعث تقویت شکلدهی حافظه میشود بلکه سبب فهم آن نیز میگردد.
۷) مطالعه را در گسترهی توجه انجام دهید
توجه کردن، بخش اصلی یادگیری است. خواندن هنگامی که نمیتوانید تمرکز کنید فقط اتلاف وقت است. چون اکثر مردم گسترهی توجه کوتاهی دارند نباید برای بیش از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در هر بازه یک مطلب سنگین را بخوانند. (گسترهی توجه به مدت زمانی گفته میشود که فرد میتواند بدون آن که حواسش پرت شود، روی موضوعی تمرکز کند) بعد از هر بازه، افراد باید خواندن را متوقف کرده و در مورد آن چه که خواندهاند از خود سوال کنند.
در انتها، افراد بایستی میزان توجه خود را بهبود بخشند تا بتوانند برای بازههای طولانیتری تمرکز داشته باشند.
۸) به محض این که خواندن تان تمام شد، تمرین کنید
پس از پایان مطالعه، آن چه را که یاد گرفتید، تمرین کنید. از حواسپرتی و انجام همزمان چند کار بپرهیزید زیرا این موارد فرایند تحکیم حافظه را که سبب فعال شدن حافظهی بلند مدت میشود دچار مشکل میکند. به سوالات مطرحشده در بخش “در حین خواندن، تمرین کنید” دوباره پاسخ دهید.
یک روز پس از آن که مطلب را خواندید حداقل دو بار در مورد آن فکر کرده و آن را تمرین کنید. برای دو یا سه روز دیگر حداقل یک بار دیگر تمرین کنید.
===========================